جدول جو
جدول جو

معنی دل افروزی - جستجوی لغت در جدول جو

دل افروزی
(دِ اَ)
حالت و چگونگی دل افروز. دلفروزی، دل افروختگی. افروختگی دل. شادمانی. خوشی. روشن دلی:
نیاید پدیدار پیروزیی
درخشیدنی یا دل افروزیی.
فردوسی.
به پیروزی و بهروزی همی زی با دل افروزی
به دولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها.
منوچهری.
همین بود کام دل افروزیم
که روزی بود دیدنت روزیم.
اسدی.
از ریزش اشک خون کوفه شدی از طوفان
روزی ز دل افروزی بغداد نخواهی شد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
دل افروزی
حالت و کیفیت دل افروز
تصویری از دل افروزی
تصویر دل افروزی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل افروز
تصویر گل افروز
(دخترانه)
فروزنده گل، مرکب از گل + افروز (افروزنده)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دل افروز
تصویر دل افروز
(دخترانه)
شاد و خرم، محبوب، معشوق، موجب شادی، موجب خوشی دل، از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری ایرانی درسپاه کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دل افروز
تصویر دل افروز
کسی یا چیزی که دل را شاد و روشن سازد، روشن کنندۀ دل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل فروز
تصویر دل فروز
دل افروز، آنکه یا آنچه دل را شاد و روشن کند
فرهنگ فارسی عمید
(شَ اَ)
عمل شب افروز. افروزندگی شب. افروختن شب را:
تو دهی صبح را شب افروزی
روز را مرغ و مرغ را روزی.
نظامی.
، افروختن در شب:
بیک خنده گرت باید چو مهتاب
شب افروزی کنم چون کرم شب تاب.
نظامی.
و رجوع به شب افروز شود
لغت نامه دهخدا
(دِ فُ)
دل افروزی. حالت و چگونگی دلفروز. ایجاد سرور و شادی:
می رست به باغ دلفروزی
می کرد به غمزه خلق سوزی.
نظامی.
چو در دولتش دلفروزی نبود
ز کار تو جز خاک روزی نبود.
نظامی.
من او را خورم دلفروزی بود
مرا او خورد خاک روزی بود.
نظامی.
- دلفروزی دادن، شاد کردن:
سپه را بهنگام روزی دهیم
خردمند را دلفروزی دهیم.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دل افروز
تصویر دل افروز
دلشاد کننده، افروزنده دل، خرمی بخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلفروزی
تصویر دلفروزی
حالت و کیفیت دل افروز
فرهنگ لغت هوشیار